نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - محمدرضا بروجی
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 11
یک روز در آسایشگاه، با تعدادی نزدیک به صد نفر، مشغول برگزاری نماز جماعت بودیم. یکی از سربازها که از پشت پنجره این جریان را مشاهده می کرد، با صدای بلند و توهین آمیزی گفت: پیش نماز بیاید این جا! نماز که به اتمام رسید، امام جماعت به پشت پنجره رفت و نگهبان او را شناسایی کرد و مشخصاتش را یادداشت نمود و رفت.
کد خبر: ۴۶۱۱۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۰۴